سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صلاحیت طرفین در معاملات

صلاحیت طرفین در معاملات

اهلیت طرفین در بند 2 ماده 190 قانون مدنی یکی از شرایط اساسی صحت معامله تلقی شده و شرایط اهلیت و معرفی افراد فاقد صلاحیت و وضعیت معاملات آنها در مواد اعلام شده است. 210 تا 213 و سایر مواد قانون مدنی.


ماده 210 قانون مدنی نیز اهلیت را برای معاملات لازم و الزامی دانسته است. محتوای این مقاله در سه بخش جداگانه به شرح زیر تحلیل شده است: بخش اول - کلیات. بخش دوم - ارکان صلاحیت. بخش سوم - وضعیت معاملات افراد سلب صلاحیت.

صلاحیت های عمومی طرفین

تعریف و تمایز اهلیت استیفا از اهلیت تمتع


در اصطلاح حقوقی، اهلیت عبارت است از صلاحیت شخص برای داشتن یا انجام حقوق و تکالیف. از تعریف فوق دو نوع اهلیت استنباط می شود یکی استحقاق تمتع و دیگری اهلیت عاصفه. این دو نوع صلاحیت، دو ماهیت جداگانه دارند، نه یک ماهیت، به دو شکل متفاوت. هر انسان زنده ای توانایی لذت بردن را دارد، اما برخی افراد توانایی جست و جو را ندارند. مثلاً کودک دو ساله حق تمتع دارد و می تواند مالک مال باشد و از کارها و خریدها برخوردار شود، اما حق تقدم یا حق اعمال حق مالکیت یا حق را ندارد. خرید و فروش کند و نمی تواند مال خود را بفروشد یا با اموالش پول دربیاورد. ملک خود را بخرد یا اجاره دهد یا وجه اجاره کند و اعمال حقوقی مذکور توسط نماینده قانونی انجام شود. باید دانست که وقتی کلمه «استعمال» مطلقاً به کار می‌رود، به معنای «استحقاق» است و برای رساندن معنای «استحقاق» واژه «استحقاق» با اصطلاح «استحقاق» مقید خواهد شد.


واجد شرایط بودن برای لذت بردن


ماده 956 ق.م. ماده 957 ق.م. مطالب مربوط به صلاحیت را بیان کرده است. با توجه به دو ماده فوق الذکر، استحقاق تمتع از لحظه لقاح نطفه انسان به شرط زنده متولد شدن شروع می شود و تا زمان مرگ ادامه می یابد. طبق ماده 957، صلاحیت تاماتو برای حمل به شرط زنده متولد شدن او ثابت می شود و در نطفه منقضی عنوان «حمل» اطلاق می شود و طبق ماده 956 این اهلیت تا زمان فوت با شخص است. . ماده 956 در بیان وقت استعمال خالی از اشکال نیست، هر چند در ماده 957 این اشکال رفع شده است. به شرط زنده بودن بعد از ولادت (ولو لحظه ای) نه از بدو تولد به صورت ظاهر ماده 956 ق.م. شعر دارد. زنده بودن جنین شرط داشتن حق ازدواج از زمان لقاح است هر چند عمر او پس از تولد بسیار کوتاه باشد و طبق قانون بلافاصله پس از تولد بمیرد. مثلاً برای حمل ارث یک لحظه عمر بعد از تولد کافی است و اقامه حیات برای ارث لازم نیست. در این صورت ماده 875 ق.م. شرط ارث را زنده بودن ورثه در هنگام فوت عنوان می کند. در این کشور شرط ارث بره نه تنها این است که زنده به دنیا بیاید، بلکه لازم است توانایی زنده ماندن از روی عادت را داشته باشد.


موارد استثنایی عدم لذت


طبق ماده 958 ق.م. به طور کلی همه انسان ها توانایی لذت بردن را دارند. اما این حکم را نباید حکم عدم تخصیص دانست، هرچند استثنائات آن بسیار محدود است. در موارد استثنایی قانونگذار حق برخورداری از برخی از حقوق شهروندی را برای برخی افراد به رسمیت نشناخته است که در این خصوص به موارد زیر اشاره می شود:


الف- محرومیت از برخی حقوق مدنی اتباع بیگانه - ماده 961 ق.م. برخی از حقوق مدنی به عنوان استثناء برای اتباع خارجی منتفی شده است.


ب- عدم ارث کافر از غیر مسلمان، کافر حق بهره مندی از مسلمان را ندارد و ترکه مسلمان متوفی به خویشاوند غیرمؤمن منتقل نمی شود. ماده مکرر 881 ق.م توضیح داده است.


ج- عدم صلاحیت طرف برای انتقال رایگان اموال خود - طرف حق انتقال بلاعوض ملک خود را ندارد. یعنی نه تنها نمی تواند مال خود را مجاناً منتقل کند، بلکه نماینده قانونی او نیز نمی تواند مال خود را بلاعوض به دیگری منتقل کند (استنباط از مواد 1184، 1186 و 1187 ق.م. مربوط به ولایت و مواد 1238، 1239، 1240). و 1248 در مورد قیمومت و سایر مواد در حقوق فرانسه حق برخورداری از قسمتی از حقوق از بعضی افراد سلب شده است مثلاً همانطور که در حقوق ایران ذکر شده صغیری که از حجر خارج نشده باشد نمی شود. داشتن او حق اهدای ملک را دارد. خود را ندارد؛ شخصی که اداره مال غیر به او سپرده شده است، مانند ولی، نمی تواند مال تحت امر خود را بخرد. طبق ماده 1595 ق.م فرانسه جز در موارد استثنایی هیچ یک از زوجین حق خرید و فروش اموالی را ندارند که زن خود را ندارد.


محرومیت از ارث

محرومیت از ارث

ارث و سلب ارث یکی از موضوعات مهم در حقوق کشور ماست که می دانید حتی در قرآن هم به آن اشاره شده است. البته قوانین ارث در کشور ما به خاطر دین ما که اسلام است کمی متفاوت است. پس وقتی مردم در ایران ارث را تقسیم می کنند باید هم به قوانین و هم به فقه اسلامی و هم به قرآن توجه کنند. ارث متفاوت است. مثلاً ممکن است در حکومتی، ارث به طور مساوی بین دختر و پسر تقسیم شود، اما در حکومت دیگر، دختر حق ارث ندارد. محروم از ارث؟ یا بهتر است بگوییم آیا می توانیم وراث اصلی را بعد از فوت از ارث محروم کنیم؟

 

در اینجا قصد داریم توضیحاتی را در این زمینه به شما ارائه دهیم.

 

هر فردی که زنده به دنیا می آید برای دارایی خود ظرف اعتبار قانونی دارد، در این ظرف مجموع دارایی های مثبت و دارایی های منفی در طول عمر فرد ایجاد می شود. وقتی انسان می میرد این ظرف اعتبار از شخصیت او جدا می شود. به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل تحت عنوان ترکه یا دارایی وجود خواهد داشت و ادامه خواهد داد

 

ارث زن و شوهر:

 

اگر زن و شوهر با شرایطی که در فقه و شریعت مقرر شده است، یکدیگر را دشنام دهند و یکی از آنها در زمان طلاق فوت کند، دیگر از یکدیگر ارث نمی‌برند و لعن موجب سلب ارث می‌شود.

 

نفرین و بی ارث بردن

وکیل ارث در شیراز در این زمینه توضیح داد: لعان در لغت به معنای دشنام دادن و دشنام دادن به یکدیگر است و در اصطلاح حقوقی به این معناست که زن و شوهر با قسم خاص به یکدیگر ظلم کنند. لعان زمانی محقق می شود که شوهر زن را متهم به زنا کند یا فرزندی را که زن به دنیا آورده است نپذیرد و بگوید فرزند از آن او نیست. یک بار قسم بخورد و بار پنجم این جمله را بگوید: لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم یا دروغ بگویم.

 

قسم خوردن توسط یک زن:

 

زن نیز باید چهار بار قسم بخورد که مرد در این مورد دروغ می گوید و به او تهمت می زند. و باید این جمله را بگوید: غضب خدا بر من اگر راست گفته باشد.

 

پس از ادای سوگند:

 

پس از ادای سوگند از سوی زوجین، هر دو در این امر سوگند یاد کردند، زن برای همیشه بر شوهرش حرام می شود و فرزند ملعون به شوهر نمی پیوندد.

 

فوت شده:

 

وکیل ارث در اصفهان توضیح داد: اگر متوفی تا زمان فوت در مورد اموال خود تصمیمی نگرفته باشد، فقط می تواند با وصیت به مقدار محدودی از اموال خود تصمیم بگیرد. در واقع اگر متوفی وصیت داشته باشد می‌تواند بعد از اینکه فوت او مزاحم ثلث اموالش باشد، بیش از این مقدار در صلاحیت میت نیست و این ورثه هستند که باید در مورد آن تصمیم بگیرند.

محرومیت های قانونی از ارث چیست؟

1) اگر وارثی وارث خود را بکشد از ارث محروم می شود.

 

2) کافر از مسلمان ارث نمی برد، اما اگر کافر بمیرد و در بین وارثان او مسلمان باشد، از کافر ارث می برد.

 

3) اگر در اثر رابطه نامشروع زن و مرد، فرزندی به دنیا بیاید، فرزند زنا از پدر و مادر ارث نمی برد و به این معنا از ارث محروم می شوند.

 

4) اگر زن و شوهر یکدیگر را دشنام دهند و یکی از آنها در مدت طلاق بمیرد، دیگر از یکدیگر ارث نمی برند و لعن موجب سلب ارث می شود.

 

5) اگر فرزندی به دلیل دشنام از طرف پدر طرد شود، نه پدر از فرزند ارث می برد و نه فرزند از پدر، اما اگر پدر از دشنام اعراض کند، فرزند می تواند ارث ببرد، اما اینطور نیست. در مورد پدر صادق است. تبدیل شد.


زمین مشاع بخریم یا نه؟

 

زمین مشاع بخریم یا نه؟

طبق قانون مدنی اموال غیرمنقول از قبیل زمین، آپارتمان و غیره به دو گروه منفصل و مشاع تقسیم می شوند. مال المفروز به اموالی گفته می شود که فقط یک مالک داشته باشد و مالکیت کل آن متعلق به او باشد. مالکیت شخص بر مال مشاع شش دانگ است. از سوی دیگر، املاک مشترک، املاکی هستند که بیش از یک مالک دارند. در این دیدگاه، زمین یا سایر اموال غیرمنقول به عنوان یک کل در نظر گرفته می شود و مالکان متعدد هر کدام در هر قسمت از این کل سهیم هستند.


یکی از آثار حقوقی مالکیت مشترک در زمین این است که هیچ یک از شرکاء نمی توانند زمین مشاع را بدون رضایت سایر شرکا تصرف کنند. در واقع مالکیت مشترک به گونه ای است که هر یک از شرکا در عین اینکه در مال شریک هستند، نمی توانند بدون اذن سایر شرکا در حقوق آنها تصرف کنند.


در این مقاله سعی داریم به این سوال پاسخ دهیم که آیا زمین مشاع بخریم یا خیر؟ در ادامه ضمن بررسی مقررات قانونی مربوط به ملک مشاع به بررسی برخی از مزایا و معایب خرید زمین مشاع می پردازیم. از یک طرف باید در نظر داشت که در بازار املاک، قیمت ملک مشاع کمتر از ملک شخصی است.

دلیل این امر ممنوعیت تصرف هر یک از شرکا در زمین بدون تصرف شریک دیگر است. با این حال، برای بسیاری که قصد سرمایه گذاری دارند یا امیدوارند در آینده سهم شریک خود را بخرند، خرید زمین مشترک می تواند یک انتخاب سودآور باشد. آگاهی از قوانین و مقررات مربوط به مالکیت ملک مشاع، تصمیم گیری در مورد خرید یا عدم خرید زمین مشاع؟ راحت تر خواهد بود.


روشهای تحقق اموال مشاع

در قانون فعلی ایران دو راه برای تحقق مالکیت مشاع بر زمین و سایر اموال غیرمنقول وجود دارد. روش اول تحقق مال مشاع به صورت قانونی (غیر اختیاری) است. ارث را می توان یکی از دلایل قانونی تحقق ملک مشاع نام برد. بنابراین، با فوت متوفی، اموال او مشترکاً متعلق به ورثه است. یعنی مثلاً اگر خانه ای متعلق به متوفی باشد که چهار پسر دارد، هر یک از فرزندان او یک چهارم خانه مذکور را مالک می شود.


روش دوم برای تحقق مال مشاع، روش اختیاری است. طبق ماده 10 قانون مدنی آزادی قراردادها اصل است و هرکس می تواند در اموال خود هر گونه تصرف قابل انتقال داشته باشد. این روش اغلب با انعقاد قرارداد بیع یا مبایعه نامه انجام می شود. به عنوان مثال، یک مالک ممکن است سه دانگ از شش دانگ مالکیت زمین خود را به دیگری بفروشد. در این صورت مالکیت ملک از حالت انحصاری به حالت مشترک تبدیل می شود.

زمین مشاع چگونه تفکیک می شود؟

اگر بخواهیم تصمیم بگیریم که زمین مشاع بخریم یا خیر؟ ابتدا باید قابلیت جداسازی زمین را بررسی کنیم. تفکیک زمین مشاع به این معناست که مالکین زمین را بین خود تقسیم کرده و مالکیت مشترک خود را به مالکیت جداگانه تبدیل می کنند. نکته مهم در خصوص تفکیک اراضی مشاع این است که قوانین و مقررات راه و شهرسازی در این خصوص باید رعایت شود. بنابراین اگر به دلایلی از جمله کم بودن مساحت زمین مشاع، تفکیک زمین مشاع ممنوع باشد، تفکیک صورت نمی گیرد.


در شرایطی که تفکیک زمین مشاع ممنوع است، هر یک از شرکاء می توانند با مراجعه به دادگاه قانونی و عمومی محل وقوع زمین، دادخواست فروش زمین مشاع را تقدیم کنند. در این صورت دادگاه حکم به فروش زمین مشاع می دهد و سهم هر یک از صاحبان زمین از محل فروش پرداخت می شود.


همانطور که گفته شد شرکای زمین مشاع در صورت وجود شرایط قانونی می توانند نسبت به آزادسازی ملک مشاع توافق کنند. در این صورت می توانند با حضور در دفاتر یا ادارات ثبت نسبت به واگذاری زمین مشاع اقدام نمایند. در صورت وجود شرایط قانونی، سردفتر اسناد رسمی می تواند به نام هر یک از شرکا به طور جداگانه سند مالکیت شش دانگ صادر کند.

روش های پراکندگی

علاوه بر روش تخلیه که در بالا مورد بحث قرار گرفت، روش های دیگری نیز برای از بین بردن گسترش زمین مشترک وجود دارد. مهمترین این راهکارهای قانونی به شرح زیر است:


تقسیم بر تنظیم:

این روش زمانی امکان پذیر خواهد بود که ارزش قسمت های مختلف یک زمین دارای ارزش یکسان نباشد. در این صورت قاضی با طرح موضوع در دادگاه با اخذ نظر کارشناسی و سایر تحقیقات لازم در خصوص نحوه واگذاری زمین تعیین تکلیف می کند. تقسیم بر اساس تعدیل با در نظر گرفتن ارزش منطقه ای زمین محاسبه می شود.


مرور زمان در دعاوی ملکی


مرور زمان در دعاوی ملکی

در رابطه با مطالبات ملکی، مسائل و سوالات زیادی برای افراد درگیر در این موارد وجود دارد.  امور ملکی فرصت دارند.ابتدا لازم است در مورد دعاوی ملکی و انواع آن توضیح داده شود تا پس از روشن شدن موضوع، بحث مرور زمان در دعاوی ملکی مطرح شود.

دعاوی ملکی بسیار متنوع و پیچیده است و شامل مسائل زیادی می شود. بسیاری از دعاوی ملکی به دلیل عدم اطلاع و دانش حقوقی افراد رخ می دهد. همچنین اشتباهات و اختلافات شخصی افراد نیز می تواند از علل این گونه دعاوی باشد. انواع دعاوی ملکیدعاوی ملکی بر حسب علل ایجاد و رسیدگی متفاوت است و در یک تقسیم بندی کلی به شرح زیر دسته بندی می شود:

دعاوی حقوقی ملکیدعاوی مالکیت کیفریدعاوی حقوقی ملکیاین نوع دعاوی ملکی که بیشترین انواع دعاوی ملکی را تشکیل می دهد شامل آن دسته از دعاوی ملکی است که در رابطه با مسائل حقوقی ایجاد می شود و رسیدگی به آنها با تقدیم دادخواست قانونی و در شورای حل اختلاف آغاز می شود. یا در دادگاه قانونی تحت تعقیب قرار گیرد.

دعاوی مالکیت حقوقی به دعاوی مالی و غیر مالی تقسیم می شود. برخی از دعاوی حقوقی ملکی با توجه به شرایط از طریق شورای حل اختلاف و جبران خسارت قابل طرح، پیگیری و حل و فصل است. در دعاویی که باید از طریق دادگاه پیگیری شود، دادگاه محل وقوع ملک مرجع صالح برای رسیدگی محسوب می شود.

برخی از مهمترین دعاوی ملکی عبارتند از:

دعوای تصرف حقوقی عدوانیدعوای خلع یددعوی مستلزم تنظیم سند رسمیدعوای دریافت فسخ کاردعوی الزام به تسلیم ملکدعوای وام مسکندعاوی مربوط به سرقفلیدعاوی مالکیت کیفریدعاوی اموال کیفری به دعاویی گفته می شود که در آنها امور اموالی از قبیل کلاهبرداری، تخلفات ملکی و هر نوع جرمی موضوع شکایت است. در دعاوی مالکیت کیفری از شخص شاکی خصوصی یا وکیل وی یا مدعی العموم شکایت می شود. و مرجع صالح رسیدگی به این دعاوی دادگاه محل وقوع ملک می باشد.

برخی از رایج ترین دعاوی کیفری دارایی عبارتند از:دعوای تصرف عدوانی مجرمانهدعاوی در مورد کلاهبرداری املاک و مستغلاتدعاوی تغییر کاربری بدون اخذ مجوزهای قانونیدعاوی معاملاتی متناقضدعاوی فروش مال غیریک مورد خیانت در امانتدعوای جعل اسناد ملکیبرخورد با سند جعلیگذر زمانگاهی ممکن است به دلایلی یکی از طرفین بلافاصله پس از وقوع جرم نتواند از طرف مقابل شکایت کند و پس از گذشت مدتی طولانی برای طرح شکایت به دادگاه مراجعه کند.

اما طبق قوانین مربوط به مرور زمان شکایت، وقتی ماه ها یا سال ها از وقوع جرم می گذرد، شاکی باید ابتدا بررسی کند که دعوای او مشمول مرور زمان نیست و ببیند آیا امکان طرح دارد یا خیر. یک شکایت. مهلت قانونی وی برای شکایت به پایان رسیده است.علاوه بر طرح شکایت، در بحث تعقیب و صدور و اجرای حکم نیز بحث مرور زمان مطرح می شود. 

مدت زمان هر جرم با توجه به مجازات آن در قانون مشخص شده است. ماده 19 قانون مجازات اسلامی جرایم را بر حسب مجازات در 8 درجه طبقه بندی کرده است و در مبحث چهارم از فصل دوم قانون مجازات مصوب 1391 در مواد 105 تا 113 به بحث مرور زمان پرداخته شده است. به درجه جرم .

لازم به ذکر است که بحث مرور زمان فقط مربوط به جرایم تعزیری است و شامل جرائمی که منجر به قصاص می شود نمی شود.

انواع بررسی زمان عبارتند از:انقضای شکایتبررسی زمان پیگیریبررسی زمان رسیدگیبررسی زمان اجرای حکممروری بر انواع سرقت های تعزیریدوره زمانی در واقعی استپرونده های قضاییدر مورد مطالبات ملکی و مدت زمان در هر یک از این دعاوی قوانین زیادی وجود دارد. به همین دلیل برای اطلاع از بازه زمانی دقیق در دعاوی ملکی خود بهتر است به وکلای متخصص در امور ملکی مراجعه کنید.


انتقال سند بدون استعلام از شهرداری


انتقال سند بدون استعلام از شهرداری
با توجه به اینکه معامله و خرید و فروش ملک از جمله معاملاتی است که نیاز به سرمایه زیادی دارد و باعث انتقال قیمت مالی زیادی بین طرفین معامله می شود، به همین دلیل حساسیت ها و ضرورت هایی برای واگذاری وجود دارد. سند و انتقال قیمت آن. که برای جلوگیری از بروز مشکل و اطمینان از صحت معامله باید رعایت شود.

یکی از اولین و مهمترین اقدامات در معامله ملک، اطمینان از وضعیت حقوقی ملک توسط خریدار است. این اطمینان از طریق استعلام ملک و سند معامله برای تعیین صحت سند از نظر قانونی و عدم تخلف در ساخت ملک و بدهی مالک به دست می آید.

به این ترتیب خریدار می تواند از مشخصات دقیق ملک، اعتبار سند و یا وجود تخلف در مرحله ساخت ملک مطلع شود.
در صورتی که دو طرف معامله یعنی خریدار و فروشنده در مورد معامله ملک به توافق برسند و بخواهند سند را به طور رسمی منتقل کنند، این انتقال منوط به استعلام از شهرداری است.

طبق قوانین موجود، مالک هر ساختمانی برای دریافت پایان کار از شهرداری و امکان فروش ساختمان خود، باید ساختمان را زیر نظر مهندسان و بر اساس ضوابط و مقررات بسازد و باید پرداخت کرده باشد. هزینه های نوسازی و عوارض شهرداری
مالک ساختمان به دلیل اتمام کار یا تخلف در ساخت و ساز نباید به شهرداری بدهکار باشد. برای انتقال سند مالک باید تمام بدهی خود را به شهرداری تسویه کند.

نحوه اخذ استعلام ملک از شهرداری
استعلام ملک باید از شهرداری منطقه ای که ساختمان در آن احداث شده و ملک در آن قرار دارد انجام شود. مالک برای استعلام ابتدا باید فرمی را که از سوی دفتر اسناد رسمی به وی داده شده به شهرداری تحویل دهد و سپس درخواست استعلام را در شهرداری منطقه ثبت کند و منتظر پاسخ استعلام خود از شهرداری باشد. پس از آن کارشناسان شهرداری پروانه ساختمان را بررسی می کنند و در صورت تخلف مالک باید جریمه های تعیین شده را پرداخت کند.

در صورت عدم پرداخت هزینه های بازسازی ساختمان، مالک موظف به پرداخت این هزینه ها می باشد. همچنین سایر هزینه ها مانند جمع آوری زباله و کمک آموزشی باید توسط مالک پرداخت شود. همان شکل که گفته شد مالک ملک  باید تمامی بدهی خویش  به شهرداری بپردازد و بدهی به شهرداری به هیچ عنوان نداشته باشد.

پس از دریافت پاسخ استعلام، مالک باید بلافاصله آن را به اداره ثبت محل نقل و انتقال سند ارائه کند تا بتواند سند ملک را انتقال دهد.

به طور کلی باید تاکید داشت که طبق قوانین ، دفتر اسناد رسمی تا زمان استعلام لازم در هر یک از موازد از اداره هایی مثل  ثبت، شهرداری، دارایی و ... سند انتقال خانه را تنظیم نمیکند.
قوانین مربوط به استعلام از شهرداری
بر اساس ماده 1 قانون تسهیل اسناد مصوب 1385، لازم است نسبت به واگذاری همان ساختمان ها در محدوده، توسط دفاتر اسناد رسمی از شهرداری استعلام شود.

وضعیت ثبتی و عدم بازداشت در مورد ترتیب رسمی واگذاری همان زمین ملکی. اقدام کنید بند الف این ماده لزوم اخذ گواهی پایان کار یا عدم تخلف موضوع تبصره 8 ماده 100 اصلاحی قانون شهرداری در خصوص املاک مشمول قانون مذکور را بیان می کند.
همچنین در ماده 3 آیین نامه اجرایی قانون تسهیل گری آمده است: دفاتر اسناد رسمی موظفند قبل از تنظیم سند نقل و انتقال ملک، تبصره 8 ماده 100 قانون شهرداری مصوب 1394 را رعایت کنند. به یادداشت مذکور عمل کنید.